چالش های ژئوپولتیک و ژئواستراتژیک خاورمیانه بسیار گسترده است. دورنمای خاورمیانه مملو از بحران های جمعیتی، زیست محیطی، مذهبی و قومیتی و جغرافیای پر چالش اقتصادی است. این مقاله نگاه کوتاهی به برخی از این چالش ها می اندازد.
در این مقاله به موضوعات زیر می پردازیم:
ایران و عربستان سعودی جنگ سرد خاورمیانه
اهمیت جهانی رقابت سوخت های فسیلی در منطقه خاورمیانه
سوریه به میدان نبرد جنگ نیابتی بین المللی تبدیل می شود
دولت اسلامی داعش: شکست خورده اما حذف نشد
تلاش کشورهای خارجی برای بازگرداندن جنگجویان سابق دولت اسلامی
حزب الله با حمایت ایران در لبنان و سوریه نفوذ دارد
عملیات مالی حزبالله چرخه اقتصاد زیرزمینی جهانی
اسرائیل: تنها قدرت هسته ای خاورمیانه؟
سازمان های منطقه ای در میانجیگری در مناقشات خاورمیانه ناکام هستند
رودخانه نیل به میدان نبرد برای امنیت آب تبدیل شد
برای قرن ها، خاورمیانه با توجه به موقعیت ژئواستراتژیک آن بین اروپا و آسیا، به عنوان چهارراه امپراتوری ها عمل کرده است. در قرن بیستم، کشف نفت در آنجا به رقابت های امروزی بین قدرت های خارجی که به دنبال بهره برداری از این منبع بودند دامن زد. جنگ جهانی اول تسلط بریتانیا و فرانسه را در منطقه ایجاد کرد، در حالی که رقابت جنگ سرد بین ایالات متحده و اتحاد جماهیر شوروی به رقابت های تسلیحاتی و درگیری ها در سراسر خاورمیانه دامن زد. پس از خروج بریتانیا و فرانسه و فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، ایالات متحده به ابرقدرت خارجی مسلط فعال در منطقه تبدیل شد. اما اشغال فاجعهبار عراق، تزلزل تلاشهای صلح بین اسرائیل و فلسطین و افزایش چشمگیر تولید نفت و گاز آمریکا و تولید انرژی های پاک و گسترش استفاده از برق در صنعت خودرو به عنوان قوای محرکه ، تعهد ایالات متحده به منطقه را کاهش داده است و خلاء ایجاد شده توسط کشورهایی مانند چین، روسیه و ترکیه را پر کرده است. به همین ترتیب، قدرتهای منطقهای یعنی ایران و عربستان سعودی از دولتهای رقیب و گروههای مسلح در رقابت فزایندهشان برای تسلط منطقهای حمایت میکنند و اوضاع سیاسی شکننده خاورمیانه را شعلهور میکنند.
ایران و عربستان سعودی جنگ سرد خاورمیانه
زمان زیادی طول نمی کشد تا درگیری در خاورمیانه پیدا شود. جنگ در سوریه ادامه دارد. یمن در بحبوحه یک بحران انسانی بی سابقه است. دولت لبنان همواره تحت تاثیر درگیری های سیاسی قرار دارد. و این درگیری ها چه چیزی مشترک دارند؟ در پشت صحنه، دو کشور قدرتمند ایران و عربستان سعودی (با حمایت امارات متحده عربی) از طرف های مخالف حمایت می کنند، سلاح تهیه می کنند، پول می ریزند، سیاستمداران را تحت تآثیر قرار می دهند و حتی مستقیماً در جنگ شرکت می کنند. رقابت آنها حول یک رقابت شدید برای قدرت مسلط در منطقه می چرخد. هدف ایران گسترش نفوذ مالی و حضور نظامی خود تا مدیترانه با حمایت از نیروهای نیابتی در عراق، لبنان و سوریه است. در همین حال، عربستان سعودی، یک کشور سنی، مصمم است تا گسترش ایران را به مناطقی که آن را منطقه نفوذ خود میداند، به ویژه در مرز بحرین، عراق و یمن محدود کند. ایران و عربستان سعودی هرگز مستقیما وارد جنگ نشده اند، اما رقابت قدرت آنها بر درگیری ها در سراسر خاورمیانه تأثیر می گذارد.
اهمیت جهانی رقابت سوخت های فسیلی در منطقه خاورمیانه
اگرچه خاورمیانه تنها 4 درصد از تولید ناخالص داخلی جهانی را به خود اختصاص می دهد، اما این منطقه با توجه به فراوانی دو منبع طبیعی: نفت و گاز طبیعی، از اهمیت فوق العاده ای در اقتصاد جهانی برخوردار است. این منابع به ماشین ها، برق رسانی به شهرها و سوخت رسانی به کشتی های باری که کالاها را به سراسر جهان می فرستند، سوخت می رساند. خاور میانه آنقدر عرضه انرژی جهان را کنترل می کند که وقتی قیمت نفت و گاز در خاورمیانه افزایش می یابد، قیمت ها در سراسر جهان نیز افزایش می یابد. بخش اعظم این نفت حدود 20 درصد از کل عرضه جهان از طریق آبراه باریکی به نام تنگه هرمز می گذرد که ایران را از کشورهای حاشیه خلیج فارس جدا می کند. این تنگه آنقدر استراتژیک است که کارشناسان از آن به عنوان گردنه اقتصاد جهانی یاد می کنند. با این حال، اخیراً رقابت بین عربستان سعودی و ایران به مجموعهای از حملات تحت حمایت ایران به نفتکشها و تأسیسات نفتی عربستان در اطراف این تنگه تبدیل شده است که باعث نوسانات قیمت جهانی نفت و نگرانیهایی در مورد احتمال وقوع درگیریهای منطقهای گستردهتر شده است. ایالات متحده به شدت از شریک خود، عربستان سعودی، با اعمال تحریم ها، حملات سایبری و اقدام نظامی مستقیم علیه ایران حمایت کرده است.
سوریه به میدان نبرد جنگ نیابتی بین المللی تبدیل می شود
کشورهای خارج از خاورمیانه بارها و بارها در امور منطقه مداخله کرده اند، اغلب برای پیشبرد منافع اقتصادی، سیاسی و سایر منافع استراتژیک رقیب. این مداخلات اغلب درگیری های داخلی را به جنگ های بسیار بزرگتر و مرگبارتر تبدیل می کند. سوریه یک نمونه بارز است. در سال ۲۰۱۱ ، مردم سوریه به حکومت بشار اسد، رئیس جمهور این کشور اعتراض کردند. دولت با خشونت پاسخ داد و کشور را وارد جنگ داخلی کرد. اما درگیری محلی باقی نماند. کشورهای سراسر جهان برای حمایت از برنامه های مختلف خود، پول، سلاح و جنگجویان را به سوریه سرازیر کردند. روسیه و ایران از دولت اسد، شریک دیرینه خود دفاع کردند. ایالات متحده و اروپا از جناح های مخالف در تلاش برای سرنگونی اسد حمایت کردند. کشورهای حاشیه خلیج فارس مانند عربستان سعودی و قطر از گروههای اسلامگرای مخالف حمایت کردند. اسرائیل حملات هوایی را آغاز کرد و ترکیه تانکهای خود را به حرکت درآورد، هر دو برای مقابله با تهدیدات داخلی. در همین حال، سوریها از زمانی که اعتراضات محلی و زمانی مسالمتآمیز آنها به یک جنگ نیابتی بینالمللی تبدیل شد، متحمل آسیب شدند.
دولت اسلامی داعش: شکست خورده اما حذف نشد
در اوج خود، دولت اسلامی، با نام داعش، قلمروهایی را در عراق و سوریه کنترل می کرد که بزرگتر از وسعت بریتانیای کبیر بود، با جمعیتی بیشتر از سوئد. یک ائتلاف نظامی بین المللی متشکل از بیش از هفتاد کشور طول کشید تا این گروه افراطی را از شهرهایی که در اختیار داشت ریشه کن کند. اما این کارزار هزینه زیادی داشت و کل شهرها را ویران کرد و هزاران غیرنظامی را کشت. در نبرد برای رقه، سوریه، پایتخت بالفعل دولت اسلامی، ایالات متحده بیش از هر جای دیگری از زمان جنگ ویتنام، گلوله های توپخانه پرتاب کرد. اگرچه دولت اسلامی دیگر سرزمینی در عراق و سوریه در اختیار ندارد، اما همچنان یک تهدید جهانی است. صدها - اگر نگوییم هزاران از اعضای آن قبل از دستگیری فرار کردند و به ریشههای گروه در انجام عملیاتهای انتحاری در منطقه بازگشتند. در همین حال، بخشهای جدید دولت اسلامی به الهامبخشی، هماهنگی و انجام حملات در افغانستان، لیبی، سریلانکا، غرب آفریقا و سایر نقاط جهان ادامه میدهند.
تلاش کشورهای خارجی برای بازگرداندن جنگجویان سابق دولت اسلامی
از سال ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۷ ، بیش از 40 هزار جنگجوی خارجی از ۱۱۰ کشور به عراق و سوریه سفر کردند تا به گروه های تروریستی از جمله دولت اسلامی بپیوندند. پس از شکست تا حد زیادی دولت اسلامی در میدان نبرد، نیروهای تحت حمایت غرب هزاران جنگجوی خارجی و خانواده هایشان را اسیر کردند که اکنون با عدم اطمینان قانونی مواجه هستند. بسیاری از کشورهای اروپایی از آوردن شهروندان دخیل خود در جریان های تندرو به خانه خودداری می کنند. آنها از خطری که این جنگجویان ایجاد می کنند می ترسند، اما اغلب فاقد شواهد برای محاکمه آنها در دادگاه های اروپایی هستند. (علی رغم مخالفت های اروپایی ها، ترکیه شروع به بازگرداندن اجباری ده ها جنگجوی سابق به اروپا از قلمرو تحت کنترل خود در داخل سوریه کرده است.) جایگزین این است که اتباع خارجی را در عراق و سوریه رها کرده و آنها را به دادگاه های محلی بفرستند، جایی که تعدادی از آنها با عجله به اعدام محکوم شده اند. و محاکمه ها را به شدت مورد انتقاد قرار داد. بدون هیچ راه حل قانونی، هزاران نفر از جمله زنان و کودکانی که مجبور به پیوستن به دولت اسلامی شدند، در زندان ها و اردوگاه های آوارگی به سر می برند.
حزب الله با حمایت ایران در لبنان و سوریه نفوذ دارد
حزب الله یا «حزب خدا» در عربی، یک گروه مسلح مسلمان شیعه و حزب سیاسی در لبنان است. این گروه در دهه ۱۹۸۰ برای مقاومت در برابر تهاجم و اشغال اسرائیل به جنوب لبنان ظهور کرد. حزبالله با تعهد به وفاداری خود به رهبر وقت ایران، آیتالله روحالله خمینی، خواستار نابودی اسرائیل و اخراج نیروهای غربی از منطقه شد. به سرعت مورد حمایت مردمی قرار گرفت، هم برای حملاتش علیه اهداف اسرائیلی و غربی و هم برای خدمات اجتماعی که به جوامع به حاشیه رانده شده شیعی ارائه می کرد. امروز، حزب الله بخش بسیار با نفوذ دولت لبنان است و چندین وزارتخانه دولتی را در اختیار دارد. با این حال، از زمانی که این گروه وارد جنگ داخلی سوریه شد تا برای دولت اسد بجنگد، محبوبیت آن کاهش یافته است، که بسیاری در منطقه آن را جنگی علیه هموطنان عرب میدانستند. اما ایران از این فرصت برای تامین مالی و تجهیز این گروه شبه نظامی استفاده کرده است که باعث حملات هوایی اسرائیل شده و خطر تشدید تنش در منطقه را به دنبال دارد.
عملیات مالی حزبالله چرخه اقتصاد زیرزمینی جهانی
در سال ۲۰۱۰ ، دولت باراک اوباما حزب الله را "تواناترین گروه تروریستی در جهان از نظر فنی" خواند. مرکز این توانایی، شبکه جهانی بسیار پیچیده تامین مالی تروریسم است. حزبالله هر سال از ایران کمک مالی دریافت میکند که برخی از آن را تا ۷۰۰ میلیون دلار تخمین میزنند. اما میلیونها دلار نیز از عملیاتهای غیرقانونی در سراسر جهان تولید میکند. حزب الله به شدت در تجارت مواد مخدر در خاورمیانه، عملیات قاچاق در آمریکای جنوبی و صنعت تجهیزات جنگی در غرب آفریقا مشارکت دارد. اعضای حزبالله حتی میلیونها دلار از طریق یک طرح غیرقانونی قاچاق سیگار در ساحل شرقی آمریکا به دست آوردند. این اقتصاد زیرزمینی گسترده، اجرای قانون را در سراسر جهان ناکام میکند و عملیات گسترده داخلی و منطقهای گروه را تأمین مالی میکند.
اسرائیل: تنها قدرت هسته ای خاورمیانه؟
به طور گسترده تصور می شود که اسرائیل تنها کشور دارای سلاح هسته ای در خاورمیانه است، اگرچه در تلاش برای جلوگیری از مسابقه تسلیحات هسته ای منطقه ای، عمداً در مورد توانایی های هسته ای خود ابهام داشته است. سیاست رسمی اسرائیل این است که اولین نفری نخواهد بود که سلاح هستهای را به منطقه وارد میکند، اما دومین نفر هم نخواهد بود. اگرچه اسرائیل برتری نظامی متعارف خود را نسبت به همسایگان خود حفظ می کند، اما می ترسد که کشور دیگری که سلاح کشتار جمعی به دست آورد می تواند یک تهدید وجودی باشد. این نگرانی باعث شده است که اسرائیل تأسیسات هسته ای در عراق و سوریه را نابود کند و در ایران نیز تهدید به انجام همین کار کند.
سازمان های منطقه ای در میانجیگری در مناقشات خاورمیانه ناکام هستند
رهبران خاورمیانه در دهه های ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ از پان عربیسم دفاع کردند، ایدئولوژی ای که خواستار اتحاد سیاسی و همکاری اقتصادی در کشورهای منطقه بود. اما، امروز، چیز کمی وجود دارد که خاورمیانه را از نظر سیاسی مقید کند و سازمانهای چندجانبه ضعیف را قادر به رسیدگی به چالشهای جدی منطقه کند. اتحادیه عرب بیست و دو کشور عضو را گرد هم می آورد، اما این گروه در جایی که سایر نهادهای منطقه ای مانند اتحادیه اروپا یا انجمن کشورهای جنوب شرق آسیا موفق شده اند، برای ارتقای امنیت و رفاه منطقه خود گام بردارند نتوانسته توفیقی کسب کند . (اجلاس سران اتحادیه عرب به یک نقطه طنز در منطقه تبدیل شده است - رهبران در طول سخنرانی ها به خواب رفته اند). اما رقابتهای داخلی که در سال ۲۰۱۷ منجر به محاصره مداوم قطر توسط عربستان سعودی و امارات متحده عربی شد، به دلیل نگرانی از روابط قطر با اخوانالمسلمین، یک گروه سیاسی اسلامگرای با نفوذ، تضعیف میشود.
رودخانه نیل به میدان نبرد برای امنیت آب تبدیل شد
مصر بزرگترین کشور منطقه است و به سرعت در حال رشد است و هر شش ماه بیش از یک میلیون نفر به جمعیت آن اضافه می شود. تقریباً ۹۵ درصد مردم مصر در کنار رود نیل زندگی می کنند. اما مصر تنها کشوری نیست که ادعایی بر رود نیل دارد. بیشتر رودخانه از اتیوپی سرچشمه می گیرد، کشوری که به سرعت در حال توسعه است و تقاضای فزاینده ای برای انرژی دارد. برای نسلها، مصر حقوق اشتراک آب را به همسایه ضعیفتر خود در جنوب صحرا دیکته میکرد. اما زمانی که بهار عربی مصر را به آشوب کشاند، اتیوپی برای به دست آوردن کنترل بیشتر بر آبهای نیل حرکت کرد و برنامههای خود را برای ساخت بزرگترین سد برق آبی آفریقا اعلام کرد. مصر نگران است که این سد بتواند منابع آبی خود را محدود کند و تهدید به اقدام سیاسی و نظامی برای توقف ساخت سد کرده است. با توجه به جمعیت رو به رشد هر دو کشور و بدتر شدن اثرات تغییرات آب و هوایی، کنترل منابع آبی محدود یک چالش ژئوپلیتیکی نه تنها در مورد رود نیل بلکه سایر رودخانههای مورد مناقشه خاورمیانه از جمله فرات، اردن و دجله است.
چالش های ژئوپولتیک و ژئواستراتژیک خاورمیانه بسیار گسترده است. دورنمای خاورمیانه مملو از بحران های جمعیتی . زیست محیطی ، مذهبی و قومیتی و جغرافیای پر چالش اقتصادی است. این مقاله پرداخت کوتاهی به برخی از این چالش ها بود و پرداخت تمام موارد نیازمند بحث و گستره بسیار بزرگتری می باشد.
منبع: وب سایت https://world101.cfr.org